سینما منهای مردم
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۲۲۷۹۳
گروه فرهنگی ایسکانیوز- رسیدن آخر هفته در اصفهان را از قفل شدن خیابانهای منتهی به چهارباغ عباسی میشود فهمید. با اینکه مالهای بزرگ در شهر، مقصد وقت گذرانی های خانوادگی در این شبهای سرد شده است اما همچنان چهارباغ شلوغ و پر تردد است.
گذر فرهنگی چهارباغ مدتی نام سازمانی آن جا شده است اما در یک آمارگیری چشمی میشود آن را یک گذر زیبا با بورس انواع رستورانهای فست فود و کافی شاپ های متعدد محسوب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تمرکز اصلی سینماهای بزرگ شهر هم در همین خیابان و محدوده اش است. سینماهایی با قدمت که تعدادی از آنها پس از بازسازی با لفظ پردیس سینمایی معرفی میشوند. البته پردیسهایی که صرفا در اسم مندرج بر روی سامانه سینماتیکت وجه تمایز با سایر سینماهای شهر دارند و از نگاه کیفیتی، تفاوتی در آنها احساس نمیشود.
عصرها، سینماها هم میشوند جزو همان محلهایی که جلویشان شلوغ است. البته در قیاس با شلوغی جلوی آن سیب زمینی فروشی که بهت گزینه انتخاب سه سس برای هر سفارش را میدهد، همچنان غلبه با آن سیب زمینی فروشی و سایر فست فودیها است.
هر سال مجمع تهیهکنندگان و سینماداران مشابه با ساختار شهریهای دانشگاههای غیر دولتی بر خود لازم میبینند هم گام با تورم، به افزایش قیمت بلیطهای سینما اقدام کنند.
البته آنها احساس نمیکنند که حداقل جهت توجیه گرانی باید کمی به کیفیت فیلمها و در گام بعدی به کیفیت سالنهای سینما بیافزایند.
سینما رفتن گران و فیلمها از بطن جامعه دورتر میشود. مردم هم اصولا علاقهای به هزینه کردن برای یک غریبه که از قضا سالهاست با جنسیترین حالت ممکن میخواهد آنها را بخنداند، ندارند. آن هم در ایامی که ترکیب فیلترشکن و اینترنت اصولا چشم و گوشی را بسته نگذاشته است که دیگر تازه سرپرست خانواده بخواهد با خرید بلیط، خانواده اش را دو ساعت رخ به رخ لوده بازی های جنسی قرار دهد.
سینما که از مخاطب خود دور افتاد، اصولا دچار اخلال کارکردی میشود. مدیران کلان آن هم با پیدا کردن دایره امن فهمیدند که میتوانند با گزارش سازی، سینمای خود را موفق و پرسود جلوه دهند.
سینمایی که یک دهه اخیر، سرمایهگذاری خود را بر تولید طنز قرار داد و هرسال بر تعداد آثار با درونمایه طنز سطحی و سخیف و حضور سلبریتیها افزوده شد. آثاری که میتوانست پرچمدار یک ارزش باشند و آن هم تلاش برای تقویت اتمسفر شاداب و باطراوت در بین اقشار جامعه که مخاطب سینما هستند اما تبدیل به یک ضد ارزش شد.
سینمای فعلی با طنزهای پرفروش بیشتر در قامت شمایل یک بازار انحصاری در آمده است. بازاری که مخاطب حداقلی خود را یافته و دنبال افزایش قلمرو مخاطبانش نیست. این بازار هرگز فرصت و اجازه نمیدهد رقیبی مدعی شود.
در کنار این بازار انحصاری طنز سازان که گاهی جهت حفظ ویترین، دست به تولید آثار اجتماعی هم میزنند، برخی ارگانهای فرهنگی و نظامی با هدف ایجاد یک سینمای در تراز انقلاب اسلامی، با تأسیس ساختارهای تخصصی سینمایی و هنری، اعلام وجود کردند.
ساختارهایی که در مرحله اعلام رسالت، بسیار رو به جلو و امیدوار کننده محسوب میشدند اما با گذر از عمر اولیهشان، آن ها از یک سینمای گیشه پسند تبدیل شدند به تولید کنندگانی که صرفا در ایام جشنواره فجر با پروداکشن عظیم آثارشان به یکدیگر پُز بدهند و بعد از مدت محدودی، اکران بی رمق داشته باشند و سراغ اثر مشابه بعدی بروند.
در هر دو سینما، مردم اقلیت است. سیاستگذاریها که سینما را تبدیل به یک کالای لوکس برای خانوارها کرده است و از آن سو حلقههای پرقدرت تهران نشین هر کدام به گونه ای پولهای خود را برای ساخت آثار، خرج میکنند.
سینمای طنز که از گیشه مخاطبان محدود خود ارتزاق میکند و تولید متعدد دارد، سینمای وابسته به ارگانها نیز که بودجه مصوب خود را هرساله دارند. در این چرخه مردم جایی ندارند و گاهی مردم مزاحم های چرخه قلمداد میشوند.
*فعال فرهنگی و رسانهای
کد خبر: 1219649 برچسبها اخبار سینمامنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: اخبار سینما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۲۲۷۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خود را بدهکار خاک و مردم کشورم میدانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلمهای کیمیایی است
ستار اورکی آهنگساز مطرح سینمای ایران به موزه سینما گفت: من در پانزدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در شهر اهواز متولد شدم و اصالتا بختیاری هستم. فعالیت در حوزه موسیقی را از تیرماه سال ۱۳۵۷ آغاز کردم و در خانواده ما هیچکس اهل موسیقی نبود اما در دوران کودکی، سازی به نام «ملودیکا» به دستم رسید و همین موضوع باعث شد به موسیقی بسیار علاقهمند شوم و آن را دنبال کنم.
وی بابیان اینکه فکر نمیکرده روزی آهنگساز شود و این حرفه به شغل اصلی اش تبدیل شود، افزود: در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، پدرم اصرار داشت که در خوزستان بمانیم. او عقیده داشت جوانانی از سراسر کشور برای دفاع به این منطقه آمده بودند و درست نبود که ما خاک خود را رها کنیم. به همین دلیل ما از اولین روز تا آخرین روز جنگ در اهواز حضور داشتیم. زمانی که جنگ آغاز شد من ۱۱ ساله بودم و در پایان جنگ ۱۹ سال داشتم. در آن زمان نمیتوانستم نسبت به جنگ بیتفاوت باشم و به همین دلیل گروهی را تشکیل داده بودیم که دائما در پشت خط نبرد حاضر شده و مجروحان جنگی را یاری میکردیم.
آهنگساز فیلم «خائن کشی» ادامه داد: در آن مقطع مادرم به دلیل سن کم من، مخالف حضورم در میدان جنگ بود، اما من نمیتوانستم نسبت به خاک و مردم کشورم بیتفاوت باشم.
اورکی بیان داشت: در اهواز فیلم «فرار به سوی پیروزی» که اثر زیبایی بود و موسیقی شاهکاری داشت به اکران درآمد. هنوز هم لحظه به لحظه موسیقی آن را در ذهن دارم. من بیش از ۴۰ دفعه برای تماشای این اثر به سینما رفتم تا بتوانم موسیقی آن را گوش کنم. آن زمان امکانات بسیار محدود بود و برای تهیه برگه نت مجبور بودم مسافت اهواز تا تهران را طی کنم.
وی با بیان اینکه همواره ترکیب تصویر و موسیقی برای او بسیار مهم بوده است، افزود: زمانی که فیلمهای مسعود کیمیایی را میدیدم، صدای تلویزیون را میبستم و با توجه به حال و هوای آثار او، خودم برای آن موسیقی میساختم. از همان ابتدا علاقه داشتم تا در زمینه موسیقی فیلم فعالیت کنم. بعدها که به تهران مهاجرت کردم، نوع نگاه و تفکر من نسبت به موسیقی تغییر کرد چراکه مجبور بودم خود را با تصاویری که به دستم میرسید تنظیم کنم و هر آنچه تصویر از من میخواست را ارائه دهم. زمانی که به تهران آمدم دوست داشتم مسعود کیمیایی اولین کارگردانی باشد که با او همکاری کنم. از نظر من او تنها کارگردانی است که همچنان برای موسیقی فیلم اهمیت بسیار زیادی قائل است و موسیقی بخشی از دکوپاژ فیلمهای کیمیایی را تشکیل میدهد. او زمانی که فیلمنامهای را مینویسد، در آن بر نقش موسیقی در سکانسبندیها تاکید میکند. شناخت کیمیایی از موسیقی بسیار استادانه است و در گفتوگوهایی که انجام میدهیم، او را در قامت یک آهنگساز بزرگ میبینم.
اورکی خاطر نشان کرد: یادم میآید من و زنده یاد بابک بیات همراه یکدیگر در شمال کشور بودیم که از دفتر آقای کیمیایی با او تماسی گرفته شد. بیات به من گفت که قرار است موسیقی فیلم «سربازهای جمعه» را به صورت مشترک همراه هم بسازیم. از این اتفاق بسیار خوشحال بودم اما متاسفانه به سرانجام نرسید. تا اینکه سالها بعد جواد طوسی منتقد مطرح سینما با من تماس گرفت و گفت آقای کیمیایی میخواهند شما را ببینند. جواد طوسی مستندی به نام «قهرمان آخر» را درباره کیمیایی ساخته بود که موسیقی آن فیلم را من کار کرده بودم و زمانی که کیمیایی آن قطعات را شنید، برای فیلم خود از من دعوت کرد. این همکاری خوشبختانه تا آخرین اثر ایشان در حال حاضر یعنی «خائن کشی» ادامه پیدا کرده است و در طول این مدت بسیار از او آموختهام. من معتقدم برای یک آهنگساز حرفهای، مسعود کیمیایی بهترین گزینه برای همکاری خواهد بود.
اورکی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: از نگاه من موسیقی تنها چیزی نیست که با ساز نواخته میشود و جنبه آوازی دارد. من معتقدم حتی سکوتها در فیلم، موسیقی به شمار میرود. همچنین فعالیتهای صدابردار در سر صحنه و پس از او صداگذار و همینطور دیالوگهای بازیگران، بخشی از موسیقی یک فیلم را تشکیل میدهد. اگر یک تصویر فاقد موسیقی باشد، قدرت اثرگذاری کمتری خواهد داشت.
وی همچنین ادامه داد: انسان بدون موسیقی زنده نخواهند ماند، چراکه موسیقی در حکم غذای روح انسان است.
اورکی در پایان بیان داشت: برای دفاع از خاک و مردم کشورم حاضرم جان خود را فدا کنم. امیدوارم بتوانم برای جامعه فردی خدمتگزار باشم زیرا هر چه دارم از مردم است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر